بنکسی

بنکسی، (به انگلیسی: Banksy ) نام مستعار هنرمند گرافیتی، فعال و منتقد سیاسی، کارگردان و نقاش بریتانیایی است.
هنر خیابانی او طعنه آمیز و هجویه هایش خرابکارانه است. هنر او آمیزه ای از طنز سیاه و گرافیتی است که با تکنیک گرده برداری ویژه ای خلق میشود. آثار هنری او با محتوای سیاسی و اجتماعی در خیابان ها، دیوارها، و پل ها در شهرهای مختلف دنیا به تصویردرآمده است.[۱]
آثار بنکسی، محصول سن زیرزمینی بریستول (به انگلیسی: Bristol underground scene) است که شامل همکاری هنرمندان تجسمی و موسیقیدان ها بود.[۲] طبق نوشته های نویسنده و طراح گرافیک، تریستان مانکو و براساس کتاب «هیچ جا مثل خونه خود آدم نمیشه» -Home Sweet Home– « بنکسی در سال ۱۹۷۴ در بریستول به دنیا آمد و درهمین شهر بزرگ شد.[۳]او فرزند یک تکنیسین دستگاه فتوکپی بود. او مدتی شاگرد قصاب بود اما سرانجام طی دوران «شکوفایی اسپری» در اواخر دهه ۸۰ در بریستول با گرافیتی آشنا شد.»[۴] کسانی که کارهای او را می دیدند متوجه بودند که آثار او به بلک له رت شباهت دارد. له رت در ۱۹۸۱ کار با تکنیک گرده برداری را در پاریس آغاز کرد. به نظر می رسید کارهای بنکسی از آثار اعضای گروهِ آنارکو- پانک به نام کراس هم متأثر بوده باشد. اعضای این گروه دراواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد در کانال های لوله کشی لندن مسابقه های گرافیتی با تکنیک گرده برداری برپا می کردند، این گروه کماکان فعالند.[۵][۶][۷] هر چند بنکسی در وبسایت خودش[۸] بیان کرد که در واقع، اساس کارهایش را بر کارهای تری دی موسیقیدان و هنرمند گرافیتی از گروه مَسیو اَتَک قرار داده است. او چنین می گوید «نه، من از ۳d کپی می کردم، اون واقعاً بلده بکشه.»
بنکسی که اعتقاد دولت به وندال بودن گرافیتی را قبول ندارد، هنرش را بر سطوح موجود در فضاهای عمومی به نمایش می گذارد و حتی تا آنجا پیش می رود که عناصر و احجام فیزیکی هم خلق کند. بنکسی خودش مستقیماً عکس های گرافیتی هایش را نمی فروشد،[۹][۱۰] هر چند معلوم شده برگزارکنندگان حراج های هنری در تلاش هستند تا کارهای خیابانی او را در محلشان بفروشند و دردسر جا به جا کردن آنها را به برنده حراج واگذار کنند.[۱۱]
اولین فیلم بنکسی، خروج از مغازه کادوفروشی (به انگلیسی:Exit Through the Gift Shop) برای اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۱۰ به نمایش درآمد.[۱۲] فیلم در مارچ۲۰۱۰ در انگلستان اکران شد.[۱۳] در ژانویه ۲۰۱۱، بنکسی نامزد جایزه اسکار برای بهترین فیلم مستند شد.
محتویات
- ۱ حرفه
- ۱.۱ کارهای اولیه (۲۰۰۱-۱۹۹۲)
- ۱.۲ نمایشگاه ها (۰۳-۲۰۰۲)
- ۱.۳ اسکناس های ده پوندی تا برلی لیگال (۰۶-۲۰۰۴)
- ۱.۴ اثر بنکسی (۰۷-۲۰۰۶)
- ۱.۵ ۲۰۰۸
- ۱.۶ جشنواره کن
- ۱.۷ ۲۰۰۹
- ۱.۸ خروج از مغازه کادو فروشی (۲۰۱۰)
- ۱.۹ ۲۰۱۱
- ۲ آثار هنری قابل توجه
- ۳ تکنیک
- ۴ درونمایه های سیاسی و اجتماعی
- ۵ هویت
- ۶ نقد
- ۷ کتابشناسی
- ۸ منابع
- ۹ پیوند به بیرون
حرفه
کارهای اولیه (۲۰۰۱-۱۹۹۲)

بنکسی اولین گرافیتی های خود را به عنوان یکی از اعضای بریستولز درای بریدز کرو (به انگلیسی: Bristol's DryBreadZ Crew) با دست آزاد و بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ کشید.[۱۴] همراهان او در این گروه کاتو و تس بودند.[۱۵] او تحت تأثیر دیگر هنرمندان محلی بود. در ابن زمان کارهای او به همراه نیک واکر، اینکی و ۳d جزئی از جامعه بزرگتر سن زیرزمینی بریستول بودند.[۱۶][۱۷] از آغاز، گرده برداری وجه ممیز کارهای او -حتی کارهای دست آزادش- به شمار می رفت.[۱۸] تا سال ۲۰۰۰ او رویه خود را به استفاده کامل از گرده برداری تغییر داد به این ترتیب تکمیل هر اثر به زمان بسیار کمتری احتیاج داشت. بنکسی ادعا می کند زمانی تصمیم به استفاده از گرده برداری گرفت که وقتی برای فرار از دست پلیس در یک کامیون حمل زباله پنهان شده بود متوجه شماره سریال کامیون شد که با تکنیک گرده برداری نوشته شده بود[۱۹] با بهره گیری از این تکنیک کارهای او بیشتر و بیشتر در بریستول و لندن مورد توجه قرار گرفت.[۲۰]
تصاویر کوبنده و طعنه آمیز بنکسی، اغلب با شعار در هم آمیخته است. کارهای او اغلب حاوی پیام های ضد جنگ، ضد سرمایهداری یا ضد دولت هستند. در اغلب آثار او، سوژه ها عبارتند از موش، میمون، پلیس، سرباز، کودک و افراد مسن.
در سال ۲۰۱۱، یکی از کارهای اولیه بنکسی به نام «گوریل با ماسک صورتی» که برای یک دهه علامت مشخصه ای مهمی روی دیوار خارجی یک باشگاه اجتماعی در ایستویل بود، ناپدید شد. پس از این که این بنا به یک مرکز فرهنگی اسلامی تبدیل شد، کسی بی خبر روی آن را با رنگ پوشانده بود.[۲۱][۲۲]
نمایشگاه ها (۰۳-۲۰۰۲)
در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۲، اولین نمایشگاه بنکسی در لوس آنجلس و در گالری ۳/۱ ۳۳ افتتاح شد. عنوان نمایشگاه Existencilism بود، ترکیبی از کلمات Exist به معنای هستی و stencil به معنای گرده برداری.[۲۳]

در ۲۰۰۳، در نمایشگاهی به نام «جنگ بر سر قلمرو» -نام نمایشگاه، Turf War، به معنای دقیقتر به منازعه بین گروه های تبهکار بر سر ناحیه ای مشخص اشاره دارد- که در یک انبار برگزار شد، بنکسی روی چند حیوان نقاشی کشید. گرچه (RSPCA) -انجمن سلطنتی ممانعت از ظلم به حیوانات- وضعیت را قابل قبول اعلام کرده بود اما یک فعال حقوق حیوانات به نشانه اعتراض خودش را به نرده ها زنجیر کرد.[۲۴] بنکسی بعد به هجویه سازی از نقاشی های معروف روی آورد. نمونه ای از این تلاش، برکه نیلوفرهای آبی اثر مونه بود. او نقاشی را با ترسیم یک برانکار و ترولی خرید در تصاویر منعکس شده در آب تغییر داد. نمونه دیگر شب زنده داران از ادوارد هوپر است. او نقاشی را به نحوی بازسازی کرد که بازنمایی لحظه ای باشد که افراد حاضر در تابلو به یک تماشاچی لات فوتبال نگاه می کنند که فقط تنکه ای با طرح پرچم انگلیس به تن دارد و چیزی را به سمت شیشه کافه پرتاب کرده است. این تابلوها در نمایشگاهی دوازده روزه در وستبرن گروو لندن در سال ۲۰۰۵ به نمایش درآمدند.[۲۵]
بنکسی، شپارد فیری، دموت و دیگران نمایشگاهی در انباری در اسکندریه واقع در سیدنی برپا کردند. بیش از ۱۵۰۰ از نمایشگاه بازدید کردند.
اسکناس های ده پوندی تا برلی لیگال (۰۶-۲۰۰۴)
در آگوست ۲۰۰۴، شوخی بنکسی با اسکناسهای ۱۰پوندی عرضه شد. او مقادیری اسکناس تولید کرد که در آن ها سر ملکه با سر پرنسس دایانا جایگزین شده بود و به جای «بانک انگلستان» عبارت «بنکسی انگلستان» روی آن نوشته شده بود. کسی یک بغل از این اسکناس ها را روی جمعیتی که در کارناوال ۲۰۰۴ ناتینگهیل جمع شده بودند، ریخت. بعضی از کسانی که اسکناس ها را جمع کرده بودند حتی سعی کردند آنها را در مغازه های محلی خرج کنند. این اسکناس ها در نمایشگاه گتوی سانتا به همراه کارت دعوت به بازدیدکنندگان هدیه داده شد. از آن زمان نمونه هایی از این اسکناس ها در eBay به فروش رسیده است. قیمت این شوخی های ۱۰ پوندی تا ۲۰۰ پوند نیز گزارش شده است. انبوه دیگری از این اسکناس ها در نزدیکی چادر انامئی در جشنواره ردینگ از روی یک فنس به سمت جمعیت گرد آمده پرتاب شد.۵۰ پوستر امضا شده شامل ۱۰ اسکناس چسبیده به هم، در سالمرگ پرنسس دایانا توسط پیکچرز آن والز، به قیمت ۱۰۰ پوند به فروش رسید. یکی از این پوسترها در حراج ۲۰۰۷ بونامس (به انگلیسی: Bonhams) در لندن به قیمت ۲۴۰۰۰ پوند به فروش رسید.

در آگوست ۲۰۰۵، بنکسی طی سفری به سرزمین های فلسطینی، ۹ تصویر روی دیوار کرانه های غربی اسرائیل خلق کرد.[۲۶]
بنکسی در سپتامبر ۲۰۰۶ نمایشگاهی به نام برلی لیگال در لوس آنجلس برپا کرد -Barely Legal. عبارت توصیفی است، به معنای چیزی که به سختی در چهارچوب های قانونی بگنجد. این عبارت در اینجا به عنوان اسم خاص به کار رفته است، این اسم خاص قبل و بعد از نمایشگاه بنکسی به عنوان نام مجله، فیلم، آلبوم موسیقی، ترانه و ... استفاده شده است-. در این نمایشگاه یک فیل واقعی به نمایش درآمد که با رنگهای صورتی و طلایی و با طرح هایی شبیه کاغذ دیواری، نقاشی شده بود -"elephant in a room" اصطلاحی انگلیسی است که اشاره به حقیقتی آشکار دارد که مورد چشم پوشی یا بی توجهی واقع شده باشد- طبق آگهی هایی که در نمایشگاه پخش شد این اثر تلاش داشت تا توجه عمومی را به مسأله فقر جهانی معطوف کند. گرچه دپارتمان حقوق حیوانات اجازه استفاده از فیل را صادر کرده بود اما پس از دریافت چند شکایت از طرف فعالین حقوق حیوانات، فیل در روز آخر نمایشگاه، بدون رنگ به نمایش درآمد. صاحبان فیل ادعاهای مبنی بر اینکه با فیل بدرفتاری شده است را رد کردند و توضیح دادند که فیلشان در فیلم های خیلی زیادی بازی کرده و بنابراین به گریم شدن عادت دارد.[۲۷] علاوه بر آن بنکسی کارهایی ارائه کرد که در آنها ملکه ویکتوریا به صورت یک همجنسگرا تصویر شده بود. در گروهی دیگر او هجویه هایی از آثار وارهول و داوینچی خلق کرد.[۲۸]
اثر بنکسی (۰۷-۲۰۰۶)
کریستینا آگیلرا اصل تابلوی ملکه ویکتوریای بنکسی و دو پرینت از آن را به قیمت ۲۵۰۰۰ پوند خرید.[۲۹] بعد از آن در اکتبر ۲۰۰۶ مجموعه ای از نقاشی های بنکسی با موضوع کیت ماس در حراجی سادبیز لندن، ۵۰،۴۰۰ پوند به فروش رفت تا رکورد جدیدی برای قیمت حراجی آثار بنکسی خلق کند. پرتره های او از ماس شامل شش لت چاپ سیلک متأثر از مجموعه معروف وارهول از مریلین مونرو بود. این مجموعه به پنج برابر قیمت پایه اش به فروش رسید. در همان حراج مونالیزای سبز بنکسی که از چشم هایش رنگ واقعی می ریخت، به قیمت ۵۷،۶۰۰ پوند به فروش رسید.[۳۰] در دسامبر ۲۰۰۶، ماکس فوسترِ روزنامه نگار، اصطلاح «اثر بنکسی» را به وجود آورد تا تأثیر موفقیت بنکسی را در توجهی که به کار سایر هنرمندان خیابانی میشد، به تصویر بکشد.[۳۱]
در ۲۱ فوریه ۲۰۰۷، حراجی سادبیز در لندن سه کار دیگر را در معرض فروش قرار داد و به این ترتیب بالاترین رقم پرداختی برای کاری از بنکسی در یک حراجی به دست آمد: ۱۰۲،۰۰۰ پوند برای Bombing Middle England. دو گرافیتی دیگر او هم به ترتیب به قیمت ۳۷،۲۰۰ و ۳۱،۲۰۰ پوند به فروش رسیدند. هر سه این آثار بسیار بیشتر از قیمت پیش بینی شده به فروش رسیدند.[۳۲] حراج روز بعد میزبان سه کار دیگر از بنکسی بود. قیمت ها به اوج خود رسیدند: Ballerina with Action Man Parts ، Glory و بینام (۲۰۰۴) هر سه با قیمتهایی به فروش رسیدند که به طور قابل توجهی بالاتر از پیش بینی های اولیه بودند.[۳۳] در اشاره به حال و هوای روز دوم حراج، بنکسی تصویر جدیدی در وبسایتش قرار داد که صحنه ای از یک حراجی را نمایش می داد در حالیکه مردم برای خرید قطعه ای التماس می کنند که می گوید «باورم نمیشه شما احمقا این آشغالا رو می خرین». [۳۴] در فوریه ۲۰۰۷ صاحب خانه ای که کاری از بنکسی روی دیوار داشت، خانه اش را از طریق گالری رد پراپلر در معرض فروش گذاشت. خریداران احتمالی خانه تصمیم داشتند نقاشی دیواری را جدا کنند به همین دلیل در بروشور گالری این اثر، دیوار نگاره ای معرفی شد که به همراه یک خانه به فروش می رسد.[۳۵]

در آوریل ۲۰۰۷، سازمان حمل و نقل لندن (به انگلیسی: Transport for London)، روی کار بسیار شناخته شده ای از بنکسی را که صحنه ای از فیلم پالپ فیکشن را نمایش می داد، پوشاند. در این گرافیتی تراولتا و جکسون در حالی تصویر شده اند که به جای تفنگ، موز در دست دارند. سازمان معتقد بود که گرافیتی در کل، «جوی از فساد و غفلت» را در جامعه ایجاد می کند و کسانی که درگیر گرافیتی هستند «نه منتقد هنری که کلاشانی حرفه ای هستند».[۳۶] بنکسی دوباره در همان ناحیه برگشت و تصویر را دوباره کشید، البته این بار کاراکترها تفنگ واقعی در دست داشتند و لباس موزی پوشیده بودند. بعدتر، بنکسی روی پالپ فیکشن دوم را با گرافیتی دیگری پوشاند که ادای احترام او به هنرمند گرافیتی درگذشته، اُزُن محسوب میشد. اُزُن ۱۹ ساله به همراه هنرمند دیگری به نام وانتس در ژانویه ۲۰۰۷ توسط یک قطار زیرزمینی در شرق لندن، زیر گرفته شده بودند. گرافیتی جدید عبارت بود از فرشته ای که جلیقه ضد گلوله به تن دارد و جمجمه ای در دست گرفته است. علاوه بر آن بنکسی در سایتش نوشت:
- آخرین باری که اینجا اومدم، مزخرفی کشیدم از دو تا مرد که لباس موز پوشیدن و تفنگ دست گرفتن. چند هفته بعدش، نویسنده ای به اسم اُزُن کل کار رو زیر سؤال برد و نوشت «اگه بعدیش بهتر باشه دیگه کاری به کارش ندارم». وقتی ازن از بین ما رفت، ما یه گرافیتی نویس نترس و این طور که پیداست یه منتقد نکته بین رو از دست دادیم. ازن- آسوده بخواب. [نیازمند منبع]
در ۲۷ آوریل ۲۰۰۷، کارهای بنکسی رکورد جدید در قیمت به دست آوردند، قطعه Space Girl & Bird در حراجی بونام به قیمت ۲۸۸،۰۰۰ پوند به فروش رسید -حدود ۲۰ برابر قیمت تخمینی اولیه-.[۳۷] در ۲۱ می ۲۰۰۷ بنکسی جایزه هنری برترین بریتانیایی زنده (به انگلیسی: Greatest living Briton) را به دست آورد. همانگونه که انتظار می رفت، بنکسی در مراسم حاضر نشد تا کماکان ناشناس باقی بماند. در ۴ ژوئن ۲۰۰۷، گزارش شد که قطعه Drinker به سرقت رفته است. [۳۸][۳۹] در اکتبر ۲۰۰۷، بخش بزرگی از کارهای بنکسی در حراجی بونام در لندن در معرض فروش قرار گرفت. آثار به حدود دو برابر قیمت تخمینی به فروش رسیدند.[۴۰]
بنکسی در وبسایتش، بیانیه ای منتشر کرد. [۴۱] در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۸، بیانیه بنکسی با Graffiti Heroes No.۰۳ جایگزین شد که تلاش های پیتر چپل در دهه ۷۰ را شرح می داد. او از طریق گرافیتی برای آزاد کردن جرج دیویس تبلیغ می کرد.[۴۲] از ۱۲ آگوست ۲۰۰۹، او از سخنان کمدین امو فیلیپس وام گرفت: «بچه که بودم هر شب دعا می کردم که خدا بهم دوچرخه بده، بعد فهمیدم خدا اینجوری کار نمی کنه. برای همین یه دوچرخه دزدیدم و هر شب برای آمرزش دعا کردم».
در فیلم فرزندان انسان تعدادی از کارهای بنکسی به نمایش درآمد، از جمله دو پلیسی که در حال بوسیدن هم هستند و کودکی که به سمت پایین به یک مغازه نگاه می کند.
بنکسی که از سوی هیچ کدام از گالری هایی که کارهای او را دست دوم می فروشند نمایندگی نمی شود،[۴۳] ادعا کرد، اولین نمایشگاه بزرگ او در نیویورک که توسط گالری ونینا هولاسک در نیویورک برپا شده بود فاقد مجوز بوده است. در این نمایشگاه ۶۲ نمونه از نقاشی ها و کارهای چاپی بنکسی به نمایش درآمد.[۴۴]
۲۰۰۸
در مارچ ۲۰۰۸، یک گرده برداری گرافیتی روی برج تیمز واتر در نزدیکی پیچ هلند پارک دیده شد. اعتقاد عمومی بر این بود که کار به بنکسی تعلق دارد. گرافیتی کودکی را نشان می داد که با رنگ نارنجی برچسب «Take this Society» را رنگ می کند. سخنگوی شهرک های هامرسمیت و فولهام لندن، گرگ اسمیت از طرف شورای شهر کار را به وندالیسم تعبیر کرد و دستور اکید به پاک کردن اثر داد. ظرف سه روز کارگران شورای شهر دستور را اجرا کردند.[۴۵] بین سوم تا پنجم می ۲۰۰۸، بنکسی در لندن نمایشگاهی برپا کرد که جشنواره کن نامیده می شد. نمایشگاه در تونلی در خیابان لیک برگزار شد که سابقاً محل عبور و مرور قطار سریع السیر یورواستار، بود. از هنرمندان گرافیتی خواسته شده بود زیر ایستگاه واترلوی لندن در این تونل آثار خود را خلق کنند. آنها در خلق آثار خود آزاد بودند، تنها محدودیت این بود که یک گرافیتی نباید گرافیتی دیگری را بپوشاند.[۴۶] هنرمندان از جمله بلک له رت، بروکن کرو، سی ۱۲۵، کارتیان، هیرو، پیورر ایول، دالک، داتمستر، جی. گلاور، بن این، فلوس، جف آئروسل، تام سیویل رودسورث و استن، مستر برینواش و لکس. [نیازمند منبع]

در اواخر آگوست ۲۰۰۸، در سومین سالگرد توفان کاترینا، بنکسی مجموعه کاری در نیو اورلئان و لوئیزیانا ارائه داد. گرافیتی های او عمدتاً روی دیواربناهایی خلق شدند که پس از توفان، متروک باقی مانده بودند.[۴۷] یکی از گرافیتی های که به بنکسی منسوب شد در یک پمپ بنزین، متروک در حوالی انسلی در بیرمنگامِ آلاباما در روز ۲۹ آگوست، در حالی خلق شد که توفان گوستاو به محدوده نیواورلئان نزدیک می شد. نقاشی یک عضو شنل پوش گروه کوکلاکس کلان را نشان می دهد که به دار زده شده است. اثر خیلی زود ابتدا با اسپری مشکی پوشانده شد و بعد از آن کلاً حذف شد.[۴۸] اولین نمایشگاه رسمی بنکسی در نیویورک با عنوان «Village Pet Store And Charcoal Grill» در ۵ اکتبر ۲۰۰۸، آغاز به کار کرد. در ویترین گالری تعدادی حیوان انیماترونیک (به انگلیسی:animatronic) به نمایش درآمد از جمله خرگوشی که جلوی یک آینه مشغول آرایش است و یک مرغ مادر با جوجه هایی از جنس ناگت های مرغ مک دونالد که به یک پاکت سس باربکیو نوک می زنند.[۴۹]
در اکتبر ۲۰۰۸، شورای شهر وست مینستر اعلام کرد، گرافیتی «One Nation Under CCTV»، حذف خواهد شد. شورا اعلام کرد که اساساً هر گونه گرافیتی صرف نظر از شهرت خالق آن پاک خواهد شد. شورا حتی دقیقاً به بنکسی اشاره کرد: «حق بنکسی برای گرافیتی از یک کودک بیشتر نیست». رابرت دیویس رئیس کمیته برنامه ریزی شورای شهر به روزنامه تایمز چنین گفت: «اگر ما از این چشم پوشی کنیم، در واقع تأیید کرده ایم که هر بچه ای با یک قوطی اسپری، یک هنرمند است».[۵۰] گرافیتی مورد بحث در آوریل ۲۰۰۹ پاک شد. در دسامبر ۲۰۰۸ The Little Diver، کاری از بنکسی در ملبورن استرالیا که راننده ای رادر لباس سربازی نشان می داد، تخریب شد. تصویر با یک ورقه پرپلکس شفاف حفاظت میشد اما رنگ نقره ای از پشت ورق محافظ به تصویر نشت کرد. بعداً روی رنگ نقره ای نوشتند «بنکسی اینجا بود». این گرافیتی تقریباً به طور کامل محو شد.[۵۱]
جشنواره کن
جشنواره کن یک جشنواره هنر شهری بود که از سوم تا پنجم می ۲۰۰۸ در لندن توسط بنکسی برگزار شد.[۵۲] نام جشنواره به نوعی بازی با نام جشنواره فیلم کن بود، از معتبرترین جوایز سینمایی که هر ساله در کن فرانسه برگزار می شود. محل برگزاری نمایشگاه یک تونل متروک در خیابان لیک بود.
بنکسی از ۳۹ هنرمند از همه جای دنیا برای حضور در جشنواره دعوت کرد. از جمله کسانی که آثارشان را در جشنواره کن در معرض نمایش گذاشتند استن لکس، بساس استنسیل، فِیل، پریسم، بلک، سی ۱۲۵، ویلز، وکستا، جان گریدر، داتمستر، بی توی و لوگان هیکس بودند.[۵۳]
۲۰۰۹
در می ۲۰۰۹، بنکسی استیو لازاریدس مدیر برنامه هایش را کنار گذاشت و اعلام کرد از این پس پِست کنترل (به انگلیسی: Pest Control) تنها مرجع فروش آثار جدید او خواهد بود. در ۱۳ ژوئن ۲۰۰۹، نمایشگاهی با عنوان Banksy UK Summer در موزه و گالری هنری شهر بریستول افتتاح شد که بیش از ۱۰۰ کار هنری از بنکسی را در معرض نمایش می گذاشت از جمله انیماترونیک و چیدمان. تا این سال، این بزرگترین نمایشگاه بنکسی بود که ۷۸ کار جدید از او را به نمایش می گذاشت.[۵۴][۵۵] واکنش به نمایشگاه در کل مثبت بود و بیش از ۸۵۰۰ نفر در اولین هفته از نمایشگاه بازدید کردند.[۵۶] طی یک دوره ۱۲ هفته ای، نمایشگاه بیش از ۳۰۰،۰۰۰ بازدید کننده داشت.[۵۷] در سپتامیر ۲۰۰۹، کاری از بنکسی که هجویه ای از خانواده سلطنتی انگلیس بود توسط شورای شهر هاکنی تخریب شد. این اقدام پس از آن صورت گرفت که شورای شهر اخطاری مبنی بر لزوم حذف گرافیتی به آدرس پیشین صاحب ملک فرستاد. این نقاشی دیواری در سال ۲۰۰۳ برای روی جلد تک آهنگ Crazy Beat از گروه Blur کشیده شده بود. گزارش شد که خانم صاحب ملک که اجازه کار را به بنکسی داده بود با گریه شاهد رنگ کردن روی نقاشی بود.[۵۸]
در دسامبر ۲۰۰۹، در پایان کنفرانس تغییرات اقلیمی سال ۲۰۰۹ سازمان ملل متحد بنکسی نگرانی خود در این زمینه را با چهار دیوارنگاره به نمایش گذاشت. یکی از آنها دربردارنده عبارت «من به گرمایش زمین اعتقاد ندارم» بود. حروف این جمله در حال آب شدن بودند.[۵۹]
بین بنکسی و کینگ روبو همیشه خصومتی قدیمی و نوعی جنگ گرافیتی در جریان بود. این دشمنی کهنه زمانی به اوج رسید که شایع شد که گرافیتی کشیده شده روی یکی از کارهای روبو، متعلق به بنکسی بوده است. نتیجه این کشمکش جدید گرافیتی نویسی های متعدد از افراد گوناگون روی کارهای بنکسی بود.[۶۰]

خروج از مغازه کادو فروشی (۲۰۱۰)
در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۰ فیلم خروج از مغازه کادو فروشی برای اولین بار در چهارچوب جشنواره ساندنس در پارک سیتی واقع در یوتا پخش عمومی شد. بنکسی به منظور ایجاد ارتباط با اکران فیلمش ۱۰ نمونه گرافیتی در قسمت های مختلفی از پارک سیتی و سالت لیک سیتی خلق کرد.[۶۱] در فوریه همان سال بنای تاریخی «The Whitehouse» واقع در لیورپول که در فهرست میراث تاریخی و معماری انگلیس ثبت شده بود، در یک حراج به قیمت ۱۱۴،۰۰۰ پوند به فروش رسید. [۶۲] روی دیوار جنبی ساختمان طرح یک موش عظیم از بنکسی وجود داشت.[۶۳] در مارچ ۲۰۱۰، «Forgive us our Trespassing» در مسیر زیرزمین لندن عرضه شد. طرح می بایست بدون هاله دور سر پسرک به نمایش در می آمد، چند روز بعد هاله اضافه شد و بعدتر مسئولین تبلیغات مترو اقدام به حذف آن کردند. عرضه این کار از سوی آرت بیلو (به انگلیسی: Art Below) برنامه ریزی شد که یک سازمان عمومی هنری واقع در لندن است. در آوریل ۲۰۱۰، شورای شهر ملبورن در استرالیا اعلام کرد که ناخواسته آخرین کار باقی مانده از بنکسی در ملبورن را نیز با رنگ پوشانده اند. این آخرین کار با عنوان «Parachuting Rat» زینت بخش دیوار یکی از ساختمان های قدیمی شورای شهر بود. این در حال بود که در ۲۰۰۸، وقتی عده ای به قصد خرابکاری روی کاری از بنکسی رنگ خالی کرذه بودند، سخنگوی شورای شهر اعلام کرد که تدابیر پیش گیرانه ای برای حفظ «سایر آثار هنری مشهور یا مهم» اتخاذ خواهد کرد.[۶۴] در آوریل ۲۰۱۰، همزمان با اکران خروج از مغازه کادو فروشی در سانفرانسیسکو، ۵ کار مختلف از بنکسی در نقاط مختلف شهر ظاهر شد.[۶۵] گفته شد بنکسی برای اجازه گرافیتی روی دیوار بنایی در چایناتاون سانفرانسیسکو ۵۰ دلار به صاحب ملک پرداخت کرده است.[۶۶] در اوایل می ۲۰۱۰، هفت کار جدید از بنکسی در تورنتو کانادا، دیده شد.[۶۷] هر چند که بیشتر این گرافیتی ها خیلی زود از محل منتقل شدند یا رویشان پوشانده شد. در می ۲۰۱۰، همزمان با اکران فیلمش در رویال اوک بنکسی از دیترویت دیدن کرد و ردپایش را در نقاط مختلف دیترویت و وارن باقی گذاشت.[۶۸] اندکی پس از ظهور گرافیتی های دیترویت، یکی از آنها که پسری را با قوطی رنگ قرمز در کنار عبارت «I remember when all this was trees» نشان می داد توسط نگارخانه و کارگاه هنر غیرانتفاعی ۵۵۵ از محل منتقل شد. ۵۵۵ اعلام کرد قصد فروش اثر را ندارد اما تصمیم دارد آن را حفظ کند و در نگارخانه اش واقع در دیترویت به نمایش بگذارد.[۶۹] غیر از این تلاشی هم برای منتقل کردن «Diamond Girl»، یکی از گرافیتی های بنکسی در وارن صورت گرفته بود.[۷۰]
در ژانویه ۲۰۱۱، مستند بنکسی نامزد اسکار بهترین فیلم مستند شد.[۷۱] به این مناسبت بنکسی بیانیه ای صادر کرد: «این خبر واقعاً مایه غافلگیری است... من با ایده پشت یرگزاری مراسم اهدای جوایز موافق نیستم ولی حاضرم که برای این نامزدی خاص استثناء قایل شوم، آخرین مرد لختی که با رنگ طلایی پوشیده شده باشد و در خانه من حضور داشته باشد، خودم بوده ام.»[۷۲] در حالی که زمان اهدای جوایز نزدیک می شد، بنکسی در سراسر لوس آنجلس گرافیتی های متعددی خلق کرد. عده زیادی گمان می بردند بنکسی با لباس مبدل و به صورت ناشناس در مراسم حضور پیدا می کند و در صورت برنده شدن، با حضور ناگهانیش همه را غافلگیر می کند اما اسکار بهترین مستند آن سال به «Inside Job» رسید. در اوایل مارچ ۲۰۱۱، با یک گرافیتی در وستون در انگلستان به اسکار واکنش نشان داد: دختر کوچکی با قیافه ای ناراضی که مجسمه اسکار را به دست گرفته است. تصور بر این بود که کار به لارای پانزده ماهه اشاره دارد که مجسمه اسکار پدرش -سیمون ایگان، به عنوان تهیه کننده فیلم سخنرانی پادشاه- را به زمین انداخته بود.[۷۳] خروج از مغازه کادو فروشی، در سیزدهم آگوست ۲۰۱۱، از شبکه چهار تلویزیون عمومی بریتانیا پخش شد.
۲۰۱۱
در می ۲۰۱۱، لیتوگرافی از بنکسی منتشر شد که یک بمب بنزینی -کوکتل مولوتف- روشن را نشان می داد. این بمب با یک بطری مارک تسکو ولیو ساخته شده بود. اثر بنکسی در ادامه اعتراض های گسترده ای منتشر شد که علیه افتتاح شعبه جدیدی از تسکو اکسپرس در بریستول صورت گرفتند. در منطقه استوکس کرافت برخوردهای خشونت آمیزی بین پلیس و معترضان صورت گرفت. ظاهراً بنکسی پوسترش را برای جمع آوری پول در جهت حمایت از گروه های محلی در استوکس کرافت و پرداخت هزینه های دادگاه دستگیر شدگان طراحی کرده بود. پوسترها به صورت انحصاری در نمایشگاه کتاب آنارشیستهای استوکس کرافتف به فروش رسیدند.[۷۴]
در ماه دسامبر، بنکسی از مجسمه اش به نام Cardinal Sin در گالری هنری واکر در لیورپول پرده برداری کرد. اثر مجسمه بالاتنه ای از یک کشیش را نشان می داد که صورتش شطرنجی شده بود. این مجسمه در واکنش به رسوایی آزار جنسی کودکان در کلیسای کاتولیک بود.[۷۵]
آثار هنری قابل توجه
در واکنش به موضوع شهرت شخصی، بنکسی نظرش را چنین بیان کرده است «ما دیگه قهرمان لازم نداریم؛ چیزی که می خوایم کسیه که آشغالا رو بذاره دم در.»[۷۶] به هر حال، علاوه بر آثار شناخته شده اش، بنکسی برخی دیگر از آثار مهم را نیز به خودش نسبت داده است:
- در باغ وحش لندن او به وارد محوطه پنگوئن ها شد و با حروفی به ارتفاع ۲/۱ متر نوشت «ماهی دیگه تکراری شده».[۷۷]
- در باغ وحش بریستول و در محوطه فیل ها او این پیغام را باقی گذاشت «می خوام برم بیرون. اینجا خیلی سرده. نگهبان بو می ده. کسل کننده. کسل کننده. کسل کننده»[۷۸]
- در می ۲۰۰۵، روایت بنکسی از یکی از نقاشی های باقی مانده از انسان های نخستین در گالری چهل و نه موزه بریتانیا در لندن به نمایش گذاشته شد. نقاشی انسانی را نشان می دهد که در حالی که ترولی خرید به همراه دارد به دنبال شکار حیوانات وحشی است. در پی روشن شدن وضعیت خالق اثر، این نقاشی به گنجینه موزه منتقل شد.[۷۹]

- در آگوست ۲۰۰۵، بنکسی نه تصویر روی دیوار حائل کرانه باختری رود اردن کشید. از آن جمله نردبانی که تا بالا و روی دیوار کشیده شده بود و بچه هایی که در حال کندن سوراخی در میان دیوار هستند.[۸۰][۸۱][۸۲]
- در آوریل ۲۰۰۶، بنکسی مجسمه ای بر پایه یک کیوسک تلفن قرمز مچاله شده ساخت. تبری در کیوسک فرو رفته بود و کیوسک در حال خونریزی بود. این مجسمه در گوشه ای از خیابان سوهو در لندن قرار گرفت و بعدتر توسط شورای شهر وست مینستر جمع آوری شد. گروه بی تی بیانیه ای رسمی به مضمون زیر صادر کرد: « این بیانیه تصویری فوق العاده ای است که تحول بی تی را از یک شرکت ارتباطی سنتی به یکی مجموعه مدرن بیان می کند.» [۸۳]
- در جون ۲۰۰۶، بنکسی مرد برهنه ای را کشید که از پنجره ای آویزان شده بود. تصویر از خیابان پارک در مرکز بریستول قابل رویت بود. این گرافیتی موجب برپا شدن مناقشه ای با شورای شهر بریستول شد و تصمیم برای باقی ماندن یا پاک کردن آن به نظر سنجی گذاشته شد.[۸۴] تصویر باقی ماند و بعدتر توسط دیگر هنرمندان گرافیتی با رنگ آبی پوشانده شد.[۸۵]
- در آگوست و سپتامبر ۲۰۰۶، بنکسی بیش از پانصد نسخه از سی دی های اولین آلبوم پاریس هیلتون به نام پاریس را در چهل و هشت فروشگاه مختلف در سراسر بریتانیا با سی دی هایی که خودش روی جلدشان را طراحی کرده بود و حاوی رمیکس هایی از دانجر ماوس بودند، عوض کرد. آهنگ های این آلبوم های ابداعی عناوینی داشتند نظیر «من چرا مشهورم؟» «من چه کار کرده ام؟» و «من چرا هستم؟» پیش از اینکه مسئولین فروشگاه ها متوجه شوند و این آلبوم ها را جمع آوری کنند تعدادی از آنها فروش رفته بود. بعدتر بعضی از این آلبوم ها در حراج های آنلاین تا قیمت هفتصد و پنجاه پوند هم به فروش رسیدند. روی جلد این سی دی ها تصویر دستکاری شده پاریس هیلتون را در حالی نشان می داد که به نظر می رسید بالاتنه او برهنه است. یکی دیگر از روی جلدها هیلتون را در حالی نمایش می داد که سر یک سگ را روی گردن دارد. در نمونه دیگری تصویری از او در حال پیاده شدن از یک ماشین گرانقیمت با تصویر عده ای بی خانمان مونتاژ شده بود. عنوان این روی جلد این بود «خودنمایی نود درصد از موفقیت است.» [۸۶][۸۷][۸۸]
- در سپتامبر ۲۰۰۶، بنکسی یک عروسک بادی را به صورت زندانیان زندان گوانتانامو درآورد. او یک سرهمی نارنجی زندان به عروسک پوشاند و یک کیسه سیاه روی سر آن کشید و به دستهایش دستبند زد. بنکسی در نهایت عروسک را در میانه مسیر راه آهن بیگ مانتین در دیزنی لند قرار داد.[۸۹][۹۰]
تکنیک
بنکسی در توضیح تکنیک خود چنین می گوید: من هر کاری که لازم باشد انجام می دهم. گاهی این فقط به این معناست که روی صورت دختری روی بیلبورد سبیل بکشم و گاهی لازم می شود روزها برای درآوردن جزئیات یک نقاشی پیچیده عرق بریزم. نکته اینجاست که کار تأثیرگذار باشد.[۹۱]
گرده برداری به طور سنتی عبارت است از چاپ کردن یا ترسیم دستی طرحی روی ورقه هایی از جنس استات -به انگلیس acetate- یا مقوا است. این طرح ها بعداً بریده می شوند تا رنگی که روی ورقه پاشیده می شود از فضاهای منفی عبور کرده و طرح مورد نظر را روی سطح نهایی کار که زیر ورق بریده شده قرار می گیرد ایجاد کند. به جهت طبیعت رمزآلود کارها و هویت بنکسی، دقیقاً معلوم نیست تکنیک مورد استفاده او در خلق آثاری که به شیوه گرده برداری ایجاد می شوند، چیست. هرچند احتمال می رود که او از کامپیوتر برای اجرایی کردن طرح هایش استفاده می کند.
بنکسی در کتابش دیوار و صلح -به انگلیسی Wall and Piece- اشاره کرده است که در آغاز کار، سرعتش به قدری پایین بوده که یا حین کار گیر می افتاد یا مجبور میشد کار را در چند نوبت به اتمام برساند. به این ترتیب او مجموعه ای از الگوهای پیچیده گرده برداری آماده کرد تا در زمان صرفه جویی کند و در عین حال مانع از آمیخته شدن رنگ ها در هم شود.
در دنیای هنر خیابانی حق استفاده از گرده برداری یکی از بحثهای معمول است. بسیاری از هنرمندان گرافیتی گرده برداری را تقلب می دانند.[۹۲]
درونمایه های سیاسی و اجتماعی
- تا وقتی نظام سرمایه داری از هم نپاشد نمیشود برای تغییر جهان کاری کرد، در این میان تنها کاری که برای تسلای خود می توانیم بکنیم خرید کردن است.
- بنکسی، دیوار و صلح[۹۳]
کارهای بنکسی جهتگیری های مشخص سیاسی و اجتماعی دارد. درونمایه بسیاری از کارهای او را مفاهیم ضد جنگ، ضد سرمایهداری، ضد فاشیسم، ضد امپریالیسم، آنارشیسم، نهیلیسم و اگزیستانسیالیسم تشکیل می دهد. به علاوه او برخی خصوصیات انسانی را نیز به نقد می کشد؛ طمع، بی چیزی، دورویی، ملال، بیهودگی، ناامیدی و از خود بیگانگی. هر چند کارهای بنکسی بر تصویرسازی های بصری و پیکرسازی برای به نمایش گذاشتن پیامهایش تکیه دارد، اما در برخی کتابهایش نظرات صریح سیاسی نیز مطرح کرده است. می توان لیست «به چه کسانی می توان شلیک کرد» او را چنین خلاصه کرد: «اراذل فاشیست، بنیادگراهای مذهبی و آدمایی که لیستی از کسایی درست می کنن که شلیک بهشون مجازه»[۹۴] بنکسی که همواره دیدگاه های سیاسیش را در لفافه ای از طنز بیان می کند می گوید: «گاهی وضع موجود جهان اونقدر حالمو بد می کنه که نمی تونم بقیه پای سیبمو بخورم.»[۹۵]
هویت
شایعات و نظریات گوناگونی در مورد هویت بنکسی وجود دارد. طبق بیشترین شایعات اسم بنکسی شاید رابین بنکس یا رابین گانینگهام باشد. [۹۶]
در سال ۲۰۰۴، عکسی منتسب به بنکسی در جامییکا و در زمان انجام پروژه تصادم فرهنگها منتشر شد. در اکتبر سال ۲۰۰۷، وبسایت بی بی سی در پرونده ای مخصوص به بنکسی تصویری را به نمایش گذاشت که ظاهراً او را نشان میداد. این عکس توسط عابری در بثنال گرین در لندن گرفته شد. ادعا شده بود که عکس بنکسی را به همراه دستیاری نشان می دهد که در حال کار کردن روی یک داربست است. در این پرونده بی بی سی تأیید می کند که شورای شهر تاور هملتس تصمیم گرفته است تمام آثار بنکسی را به عنوان نمونه هایی از وندالیسم تخریب کند.[۹۷] با این عکسها بنکسی به عنوان رابین گانینگهام شناسایی شد. مردی متولد ۲۸ جولای ۱۹۷۳. گانینگهام در کاتدرال اسکول بریستول تحصیل کرده است -این آکادمی به صورت تخصصی به موسیقی می پردازد- و به گفته یکی از دوستان سابقش در هنرهای تجسمی بینهایت با استعداد بود. گانینگهام مدتی با هنرمندی به نام لوک ایگان زندگی می کرد. در حدود سال ۲۰۰۰، گانینگهام به لندن مهاجرت کرد تا در آپارتمانی در هکنی زندگی کند، تعدادی از مهم ترین کارهای بنکسی در حوالی همین مکان ظاهر شدند. در آن دوران گانینگهام با جیمی ایستمن زندگی می کرد. ایستمن در یک کمپانی ضبط موسیقی کار می کرد که از تصویرسازی های بنکسی استفاده می کرد.[۹۸][۹۹][۱۰۰][۱۰۱]
در می ۲۰۰۹، نشریه میل آن ساندی یک بار دیگر بحث گانینگهام و بنکسی را پیش کشید. این بحث با انتشار عکسی مجدداً آغاز شد که در سال ۲۰۰۴ در شرق لندن گرفته شده بود. این عکس گرافیتی موشی را نشان می داد که پرتره ای از خودش را روی تابلویی در دست گرفته بود. پرتره گانینگهام را نشان می داد.[۱۰۲] تایمز و ایوینینگ استاندارد نیز به این داستان پرداختند.[۱۰۳]
در واکنش به این گمانه زنی ها، کارگزار بنکسی نپذیرفت که ادعای گانینگهام بودن بنکسی را رد یا تأیید کند.[۱۰۴][۱۰۵]
در می ۲۰۰۷، مقاله مفصلی به قلم لورن کالینز در نیویورکر به چاپ رسید که مناقشه هویت بنکسی را دوباره به میان می کشید. در این مقاله عکس منسوب به بنکسی در جامییکا که پیش از آن در ایوینینگ استاندارد به چاپ رسیده بود، دوباره چاپ شد.[۱۰۶]
سایمون هاتستون از گاردین آنلیمیتد از معدود کسانی است که شخصاً با بنکسی مصاحبه کرده است. او ظاهر بنکسی را ترکیبی از جیمی نیل و مایک اسکینر -رپر انگلیسی- توصیف می کند؛ مرد ۲۸ ساله ا<
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.